.
----------
درباره ما
-------
آخرین مطالب
--------------
دیگر موارد
آمار وب سایت

یابن الحسن(عج) سلام شهیدان نثار توست
دل های پر ز غصّه، همه بیقرار توست

چشم امید ماست به دست تو ای امام
بگذار پا به دیده که آنجا دیار توست

یابن الحسن(عج)، امام زمان، یوسف بتول(س)
صیاد دل تویی و دل ما شکار توست

با دست حیدری بکن از ریشه ظلم را 
این فن و این هنر همه در ذوالفقار توست

باید خودت برای ظهورت دعا کنی 
چون مستجاب دعوه تویی، کار کار توست

جانها فدای نام تو ای یابن فاطمه(س)
دار و ندار ما همه در اختیار توست

ما عاشقیم و در همه ی عمر چشم ما
هر صبح و شام بر در و در انتظار توست

با اذن حق اگر که نفس می کشیم ما 
آقا قسم به عشق که از اعتبار توست

روزی که پا به عالم خاکی گذاشتیم
دل شد اسیر و تا به ابد هم دچار توست

ای ساکن دلی که دل از ما ربوده ای
پنهان ز دیده ای و دل ما کنار توست

ای خوش به حال آن که تویی یار و یاورش
خوشتر هر آن که در همه ی عمر یار توست

----------------------
http://ashkeshafagh.parsiblog.com
--------------------


:: موضوعات مرتبط: اشعار مهدوی و مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: سلام شهیدان نثار تو ,
:: بازدید از این مطلب : 1599
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظار ظهور امام مهدی عج
ت :
.

چه سالها که گذشت و بهار منتظر است
بهار ِ زخمی ِ پشت حصار منتظر است

چه سروها که به دست ِ تبر شهید شدند
شقایق ِ دل ِ ما ، داغدار منتظر است

از این لباس سیاه عزا ، دلش پوسید
سحر مگر برسد ، شام ِ تار منتظر است

بهانه گیر شدند و به گریه افتادند
ستاره کشت خودش را ، سه تار منتظر است

چه قدر پنجره باز است رو به سوی امید
چه قدر دلشده ی بیقرار منتظر است

مگر به مقصد ِ خورشید رو بگرداند
در ایستگاه ِ تغزّل ، قطار منتظر است

کویر شد دل عشّاق و آسمان خشکید
بیا که عشق ببارد ، بهار منتظر است



:: موضوعات مرتبط: اشعار مهدوی و مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 894
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظار ظهور امام مهدی عج
ت :
.

هر سحر منتظر یار نباشم چه کنم؟

من اگر این همه بیدار نباشم چه کنم؟

گریه بر درد فراق تو نکردن سخت است

خونجگر از غمت ای یار نباشم چه کنم؟

عده ای بر سر آنند اسیرت نشوند

من بر آنم که گرفتار نباشم چه کنم؟

تو چه کردی که من از خواب و خوراک افتادم؟

راستی، این همه بیمار نباشم چه کنم؟

چهارده بار خدا عاشق تو شد من اگر

عاشق روی تو یک بار نباشم چه کنم؟

ابرویت تیغ مصری ست که جان می طلبد

به طلبکار بدهکار نباشم چه کنم؟

خواستم نام مرا هم بنویسند همین

سر بازار خریدار نباشم چه کنم؟

من اگر مثل تو هر صبح و غروبی آقا

فکر بین در و دیوار نباشم چه کنم؟

 313yaar.persianblog.ir



:: موضوعات مرتبط: اشعار مهدوی و مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 910
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظار ظهور امام مهدی عج
ت :
.

امام زمان(عج)-مناجات

----------------------

دلگیرم از زمانه بیا مهربان من

بر لب رسیده از غم ایّام جان من

دنیا مرا به بند اسارت کشیده است

رنگ قفس شده همه ی آسمان من

عمرم به سر شد و نشدم آنچه خواستی

باران شرم می چکد از دیدگان من

عشّاق را به رنج و بلا آزموده اند

ای وای اگر «فراق» بود امتحان من

دستی بگیر تا نرود نوکری ز دست

هجران تو ببین که بریده امان من

در عالم خیال شدم با تو همسفر

تعبیر شد اگر سحری، داستان من ...

شبگرد فاطمه، شب جمعه برای تو

شب های چارشنبه ی هفته از آن من

«یک شب به خاطر سفر کربلای تو

یک شب به خاطر سفر جمکران من»

با خود ببر مرا سحر جمعه کربلا

تا تلّ زینبیه شوی روضه خوان من

با یک نگه برای دلم فتح باب کن

گردم فدائی تو، امام زمان من

------------------
-------------


:: موضوعات مرتبط: اشعار مهدوی و مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 898
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظار ظهور امام مهدی عج
ت :
.

نتظار

-------------
مهدى اى آبی ‏ترین احساس‌ها!

 اى معطر از شمیم یاس‌ها!

 اى تو خورشید شبِ یلداى من!

 اى همه انگیزه فرداى من!

 اى نشانى از خدا، خال لبت!

 عاشقم، عاشق بسوزد در تَبَت‏

 اى که دستت روى دوشِ آفتاب!

 چشم من با یاد تو رفته به خواب‏

 اى که جارى از کلام تو غزل!

 صاحب دنیا تو بودى از اَزَل‏

 ترجمان لحن خیس اشکها!

 رازدار گفتگوهاى خدا!

 اى که با دریا تکلّم می ‏کنى

برکه‌ها را پرتلاطم می‌کنی‏

 اى قرار ما همه آدینه‏ ها

 درمیان سبزى سبزینه‏ ها

 مهدى! اى از نسل گلهاى سپید

 اى شِفابخش دل مجروح بید

 غیبت تو فصل زرد بی ‏کسى است‏

 انتظارم، رویش دلواپسى است‏

 یاد تو تا در دلم آمد فرود

 شعر من بی ‏اختیار از تو سرود

 بعد از این من باغبانى می ‏شوم‏

 باغبان بى‏نشانى می ‏شوم‏

 تا بِکارم بذر ناب انتظار

 در دل ابرىّ خود، فصل بهار

---------------------

ملیحه سادات قادری

--------------------

http://313yaar.persianblog.ir/post/162

-----------------



:: موضوعات مرتبط: اشعار مهدوی و مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 944
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظار ظهور امام مهدی عج
ت :
.

عصر یک جمعه ی دلگیر، دلم گفت بگویم بنویسم
که چرا عشق به انسان نرسیده است؟

چرا آب به گلدان نرسیده است؟

چرا لحظه ی باران نرسیده است؟

وهر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است،

به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است.

بگو حافظ دلخسته زشیراز بیاید بنویسد

که هنوزم که هنوز است

چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است ؟

چرا کلبه احزان به گلستان نرسیده است؟

دل عشق ترک خورد، 
گل زخم نمک خورد، 
زمین مرد، 
زمان بر سر دوشش غم و اندوه به انبوه فقط برد،
فقط برد، 
زمین مرد
زمین مرد ،
خداوند گواه است،
دلم چشم به راه است، 
و در حسرت یک پلک نگاه است، 
ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا برسد کاش به جایی،

برسد کاش صدایم به صدایی...

عصر این جمعه دلگیر وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شود حس،

تو کجایی گل نرگس؟

به خدا آه نفس های غریب تو که آغشته به حزنی است

زجنس غم و ماتم، زده آتش به دل عالم و آدم

مگر این روز و شب رنگ شفق یافته در سوگ کدامین غم عظمی

به تنت رخت عزا کرده ای؟ ای عشق مجسم!

که به جای نم شبنم بچکد خون جگر دم به دم از عمق نگاهت.

نکند باز شده ماه محرم

که چنین می زند آتش به دل فاطمه آهت

به فدای نخ آن شال سیاهت

به فدای رخت ای ماه!

بیا صاحب این بیرق و این پرچم و این مجلس و این روضه و این بزم توئی ،

آجرک الله!

عزیز دو جهان یوسف در چاه ،
دلم سوخته از آه نفس های غریبت

دل من بال کبوتر شده خاکستر پرپرشده،
همراه نسیم سحری روی پر فطرس معراج نفس گشته هوایی
و سپس رفته به اقلیم رهایی،
به همان صحن و سرایی که شما زائر آنی
و خلاصه شود آیا که مرا نیز به همراه خودت زیر رکابت ببری تا بشوم کرب و بلایی؟
به خدا در هوس دیدن شش گوشه دلم تاب ندارد ،
نگهم خواب ندارد، قلمم گوشه دفتر غزل ناب ندارد،
شب من روزن مهتاب ندارد،
همه گویند به انگشت اشاره
مگر این عاشق بیچارهء دلدادهء دلسوخته ارباب ندارد...
تو کجایی؟ تو کجایی شده ام باز هوایی،شده ام باز هوایی...
گریه کن ،گریه وخون گریه کن آری
که هر آن مرثیه را خلق شنیده است
شما دیده ای آن را
و اگر طاقتتان هست کنون من نفسی روضه ز مقتل بنویسم،
و خودت نیز مدد کن
که قلم در کف من همچو عصا در ید موسی بشود
چون تپش موج مصیبات بلند است،
به گستردگی ساحل نیل است،
و این بحر طویل است
وببخشید که این مخمل خون بر تن تبدار حروف است
که این روضهء مکشوف لهوف است،
عطش بر لب عطشان لغات است
و صدای تپش سطر به سطرش همگی موج مزن آب فرات است،
و ارباب همه سینه زنان کشتی آرام نجات است ،
ولی حیف که ارباب «قتبل العبرات» است،
ولی حیف که ارباب«اسیر الکربات» است،
ولی حیف هنوزم که هنوز است حسین ابن علی تشنهء یار است
و زنی محو تماشاست زبالای بلندی،
الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال و سپس آه
که «الشّمرُ ...»خدایا چه بگویم «که شکستند سبو را وبریدند ...»
دلت تاب ندارد
به خدا با خبرم می گذرم از تپش روضه که خود غرق عزایی،
تو خودت کرب و بلایی،
قسمت می دهم آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی،
تو کجایی ... تو کجایی...

-----------------

http://mahdiyar12.mihanblog.com/post/89

-------------------



:: موضوعات مرتبط: اشعار مهدوی و مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 915
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظار ظهور امام مهدی عج
ت :
.

------------------

ندیدم شهی در دل آرایی تو به قربان اخلاق مولایی تو

  

تو خورشیدی و ذره پرور ترینی فدای سجایای زهرایی تو

  

نداری به کویت ز من بی نواتر ندیدم کریمی به طاهایی تو

  

نداری گدایی به رسوایی من ندیدم نگاری به زیبایی تو

  

نداری مریضی به بد حالی من ندیدم دمی چون مسیحایی تو

  

نداری غلامی به تنهایی من ندیدم غریبی به تنهایی تو

  

نداری اسیری به شیدایی من ندیدم کسی را به آقایی تو

  

امید غریبان تنها کجایی؟ چراغ سر قبر زهرا کجایی؟

  

تجلی طه، گل اشک مولا، دل آشفته ی داغ آن کوچه ی غم

  

گرفتار گودال خونین، گرفتار غم های زینب، سیه پوش قاسم

  

عزادار اکبر گل باغ لیلا، پریشان دست علم گیر سقا

  

نفس های سجاد، نواهای باقر، دعا های صادق

  

کس بی کسی های شب های کاظم

  

حبیب رضا و انیس غریب جواد الائمه

 

تمنای هادی، عزیز دل عسکری، پس نگارا بفرما کجایی؟

  

دلم جز هوایت هوایی ندارد لبم غیر نامت نوایی ندارد

  

وضو و اذان و نماز و قنوتم بدون ولایت صفایی ندارد

  

دلی که نشد خانه ی یاس نرگس خراب است و ویران بهایی ندارد

  

بیا تا جوانم  بده رخ نشانم که این زندگانی وفایی ندارد

http://entezarehojat.blogfa.com/cat-7.aspx

-------------------

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار مهدوی و مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 883
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظار ظهور امام مهدی عج
ت :
.

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد

موضوعات
صفحات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
-------
پشتیبانی