.
----------
درباره ما
-------
آخرین مطالب
--------------
دیگر موارد
آمار وب سایت

سرخوش ز سـبوی غم پنهانی خویشـم      

 

   چــون زلف تو سـرگرم پریشانی خویشم

-------------------------

در بــــزم وصـال تو نگـــویم ز کم و بیـــش       

 

  چـون آینــه خو کرده به حیرانی خویشم 

-----------------

لــب باز نکـــردم به خروشــی و فغانــــی       

  مــن مـــحرم راز دل طـــوفانی خویشــم 

---------------------

یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی     

   عمریست  پشیمان ز پشیمانی خویشم 

----------------------

از شوق شــکر خنده لبـش جان نسپردم     

    شرمنده ی جانان ز گران جانی خویشم 

-----------------

بشکسته تر از خویش ندیدم به همه عمر    

    افسرده دل از خویشم و زندانی خویشم 

-----------------


هر چند  امیــن بسته ی دنیـــا نیــم امــا    

      دلبســــته ی یــــاران خراسـانی خویشم

-------------- 

منبع

 

------------------------


:: موضوعات مرتبط: اشعار مهدوی و مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 832
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظار ظهور امام مهدی عج
ت :
.

یااباصالح المهدی "عج " ادرکنی

-----------------

ای پنجره ی احساس ،در کوچه ی تنهایی

آرام نمی گیرد ،هان این دل دریایی

در حسرت یاد تو، تا مرغ سحر بی خواب

از عطر تو جان گیرد، این ساقه ی مینایی

نیلوفر یاد تو ،پیچیده بر این احساس

بی یاد تو می میرد، هر صبح شکیبایی

در پیچش زلف تو ،رازیست پر از شبنم

باران زده بر این دل، از شدت زیبایی

با دیده ی تر دیدم، یک شاخه تبسم را

یک سینه پر از حسرت ،یک نقش چلیپایی

در ظلمت شب پیچید، طوفان نگاهی سرخ

کز شمع رخش تابید، یک مرد اهورایی

در نرگس چشمانش، آیینه دلتنگی

بنوشته به خطی خوش، ای کاش که باز آیی!

http://mohebingolnarges.blogfa.com

---------------------


:: موضوعات مرتبط: اشعار مهدوی و مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 834
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظار ظهور امام مهدی عج
ت :
.

چشم یعقوب به دیدار تو حیران مانَد

یوسف از حسن تو انگشت به دندان مانَد


پرده بردار كه از شرم تماشای رخت

تا صف حشر ، قمر سر به گریبان مانَد


برتر و بهتر و زیباتر و پاكیزه تری

كه بگویم گل روی تو به رضوان مانَد 

هر كه بر سلسله عشق تو تسلیم نشد

گردنش بسته به قلاده شیطان مانَد 


این عجب نیست كه تا حشر به یاد لب تو

خضر در آب بقا باشد و عطشان مانَد

گرچه در دیده ما تاب تماشای تو نیست

مهر در ابر روا نیست كه پنهان مانَد 

همه شب بر سر آنم كه ز راه آیی و من

جان نثار قدمت سازم اگر جان ماندَ

یوسف مصر ولا بیشتر از این مگذار

چشم یعقوب به دروازه كنعان مانَد 

چند باید ز فراق تو به حبس دل ما

ناله بی كسی عترت و قرآن مانَد 

به پریشانی بنده نگهی كن مگذار 

بیش از این ملت اسلام پریشان مانَد

--------------


:: موضوعات مرتبط: اشعار مهدوی و مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1130
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظار ظهور امام مهدی عج
ت :
.
تقدیم میکنم سرو جان را ز فرط شوق 
گر بشنوم صدای تو یا صاحب الزمان 
صد مرحبا بر آن که گرفته است توشه ای 
از روی دلربای تو یا صاحب الزمان 
آری صفای مجمع سوته دلان همه
 می باشد از صفای تو یا صاحب الزمان 
والله بر تمام سلاطین روزگار 
دارد شرف گدای تو یا صاحب الزمان
 بیگانه است با همه بیگانگان 
شد هر که آشنای تو یا صاحب الزمان 
مشمول لطف حق نشود آن کسی که نیست 
مشمول او دعای تو یا صاحب الزمان
 از ارتکاب هر عملی قصد عاشقان 
اول بود رضای تو یا صاحب الزمان 
شکر خدا که با همه بی لیاقتی 
های ماست جای تو یا صاحب الزمان 
ما را برای روز جزا زاد و توشه ای 
نبود مگر ولای تو یا صاحب الزمان 
کی می شود به دیده ما جلوه گر شود
 رخسار حق نمای تو یا صاحب الزمان 
کی از کنار بیت خدا می شود بلند 
آن صوت جانفزای تو یا صاحب الزمان 
بر این مریض جان به لب از درد افتراق 
کی می رسد دوای تو یا صاحب الزمان 
خود واقفی که « ملتجی » ات در تمام عمر 
دارد به سر هوای تو یا صاحب الزمان
--------------
http://ya-ali110.persianblog.ir/page/1
------------
صفای ضمیر

           تو ای صفای ضمیرم چرا نمی آیی؟

                                           چرا بهانه نگیرم؟ چرا نمی آیی؟ 

      اگر حجاب ظهورت وجود تار من است

                                       خدا کند که بمیرم چرا نمی آیی؟ 

          تو امر کن سر خود را بدست می گیرم

                                          ببین چقدر دلیرم چرا نمی آیی؟

        میان خلقت من با گل تو رابطه ای است 

                                     من از تراب غدیرم، چرا نمی آیی؟ 

         هوای دیدن سرداب غیبتت دارم 

                                    به این رواق اسیرم، چرا نمی آیی؟

--------------

http://tamana1370.blogfa.com

----------------



:: موضوعات مرتبط: اشعار مهدوی و مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: صفای ضمیر+صاحب الزمان ,
:: بازدید از این مطلب : 838
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظار ظهور امام مهدی عج
ت :
.

چه دیده ها که دوخته به در شده ؛ نیامدی

چه عمرها ز دوریت به سر شده ؛ نیامدی 

چه روزها که تا به شب نام تو برده شد به لب

چه چشمها که از غم تو تر شده ؛ نیامدی 

شنیده بودم از کسی که با بهار می رسی

ببین که از بهار هم خبر شد و نیامدی 

بیا ببین در این جهان امام خوب و مهربان

اسیر فتنه ی زمان بشر شد و نیامدی 

تمام غصه ام همین شده که گویم این چنین

و امشبم بدون تو سحر شد و نیامدی 

صبا به یار آشنا بگو که شاعر شما

ز دوری رخ تو خون جگر شد و نیامدی 

از این زمانه خسته ام بیا که دلشکسته ام

به حق مادری که منتظر شد و نیامدی 

------------

http://entezaresabz-313.blogfa.com/post/5

------------



:: موضوعات مرتبط: اشعار مهدوی و مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 840
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظار ظهور امام مهدی عج
ت :
.

دردم مداوا میکنی مثل همیشه
عقده ز دل وا میکنی مثل همیشه
آیینه زیبا می شود با یک نگاهت
دل را تو شیدا میکنی مثل همیشه
دروازه لطف و کرم را می گشائی
وقتی که لب وا می کنی مثل همیشه
از گوشه چشمت کرم می ریزد آقا
از بس که غوغا میکنی مثل همیشه
پرونده اعمال ما گرچه سیاه است
می دانم امضا میکنی مثل همیشه
دل مرده ام اما تو با یک گوشه چشمی
کار مسیحا میکنی مثل همیشه
بهر ظهور خود چرا ای یوسف عشق
امروز و فردا میکنی مثل همیشه
تو مثل بابایت علی غمهای خود را
با چاه نجوا میکنی مثل همیشه
تو مثل زهرا مادرت از بس که خوبی
با ما مدارا میکنی مثل همیشه
شبهای جمعه کربلا همراه مادر
تو روضه برپا میکنی مثل همیشه

------------- 

شیعیان رسم تشیّع این نبود
باید این زنگار غفلت را زدود
شیعه ای؟ سنگین چرا گوشّت شده؟
عهد و پیمانت فراموشت شده
در ازل با او تو پیمان بسته ای
پس چرا پیمان خود بشکسته ای
شیعه مولای خودت را یاد کن
از غم هجران او فریاد کن
هیچ دانی حال مولا چون بّود
دیده اش گریان و قلبش خون بوّد
هیچ می دانی که قلبش خسته است
پشت او از بار غم بشکسته است

شیعیان! بس نیست غفلت هایمان!؟
غربت و تنهایی مولایمان
ما زخود مولای خود رانده ایم
از امام خویش غافل مانده ایم
گرچه از یُمن وجودش زنده ایم
قلب او را بارها سوزانده ایم
دست مهدی بسته از رفتار ماست
قفل زندانش همین کردار ماست
ما عبید و عبد دنیا گشته ایم
غافل از مهدی زهرا گشته ایم....
بی خبر از غصه مولا شدیم
جملگی سرگرم این دنیا شدیم
از دعا بهر فرج غافل شدیم
سخت مشغول ره باطل شدیم!
ای که داری ادعای بندگی
پاسخی داری به جز شرمندگی
غافلی از غربت مهدی اگر
گشته ای کوفی نداری خود خبر

غفلت از مولای خوبان تا به کی؟
این چنین مبهوت و حیران تا به کی؟
ای که از آل عبا دم می زنی
دم زمهدی پس چرا کم می زنی
مهدی زهرا حسینی دیگرست
آخرین معصوم نسل حیدر است
غیبت او کربلایی دیگر است
بهر شیعه ابتلایی دیگر است
کلّ عرض کربلا یعنی همین
خالی از حجت نمی ماند زمین!
شیعان « هل من معین » آید به گوش
بشنوید ای حق پرستان این سروش
کیست مهدی را کنون یاری کند
از امام خود طرفداری کند
کو بُریر و کو زهیر و کو حبیب
تا نماند مهدی زهرا غریب
کو ابوفاضل علمدار شهید
سیصد و اندی صحابی رشید
عون و جعفر، اهل ولا و درد، کیست؟
اندر این وادی غربت، مرد کیست؟
صبح عاشوراست، دین باور شوید
بر امام عصر خود، یاور شوید
اسب های رزمتان را زین کنید
کوچه های شهر را آذین کنید
می رسد از ره ولیّ کردگار
وارث حیدر، به دستش ذوالفقار

-------------------



:: موضوعات مرتبط: اشعار مهدوی و مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 825
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظار ظهور امام مهدی عج
ت :
.

ای آخرین توسل سبز دعای ما
آیا نمی رسد به حضورت صدای ما؟
شنبه دوباره شنبه دوباره سه نقطه چین
بی تو چه زود می گذرد هفته های ما
در این فراق تا که ببینی چه می کشیم
بگذار چشمهای خودت را به جای ما
موعود خانواده کی از راه می رسی
کی مستجاب می شود "آقا بیای ما" ؟
کی می شود بیایی واز پشت ابرها
خورشید های تازه بیاری برای ما
آقا اگر نیایی وبالی نیاوری
از دست میرود سفر کربلای ما



:: موضوعات مرتبط: اشعار مهدوی و مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: شعر علی اکبر لطیفیان ,
:: بازدید از این مطلب : 902
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظار ظهور امام مهدی عج
ت :
.
موضوعات
صفحات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
-------
پشتیبانی