.
----------
درباره ما
-------
آخرین مطالب
--------------
دیگر موارد
آمار وب سایت

چه دیده ها که دوخته به در شده ؛ نیامدی

چه عمرها ز دوریت به سر شده ؛ نیامدی 

چه روزها که تا به شب نام تو برده شد به لب

چه چشمها که از غم تو تر شده ؛ نیامدی 

شنیده بودم از کسی که با بهار می رسی

ببین که از بهار هم خبر شد و نیامدی 

بیا ببین در این جهان امام خوب و مهربان

اسیر فتنه ی زمان بشر شد و نیامدی 

تمام غصه ام همین شده که گویم این چنین

و امشبم بدون تو سحر شد و نیامدی 

صبا به یار آشنا بگو که شاعر شما

ز دوری رخ تو خون جگر شد و نیامدی 

از این زمانه خسته ام بیا که دلشکسته ام

به حق مادری که منتظر شد و نیامدی 

------------

http://entezaresabz-313.blogfa.com/post/5

------------



:: موضوعات مرتبط: اشعار مهدوی و مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 833
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظار ظهور امام مهدی عج
ت :
.

دردم مداوا میکنی مثل همیشه
عقده ز دل وا میکنی مثل همیشه
آیینه زیبا می شود با یک نگاهت
دل را تو شیدا میکنی مثل همیشه
دروازه لطف و کرم را می گشائی
وقتی که لب وا می کنی مثل همیشه
از گوشه چشمت کرم می ریزد آقا
از بس که غوغا میکنی مثل همیشه
پرونده اعمال ما گرچه سیاه است
می دانم امضا میکنی مثل همیشه
دل مرده ام اما تو با یک گوشه چشمی
کار مسیحا میکنی مثل همیشه
بهر ظهور خود چرا ای یوسف عشق
امروز و فردا میکنی مثل همیشه
تو مثل بابایت علی غمهای خود را
با چاه نجوا میکنی مثل همیشه
تو مثل زهرا مادرت از بس که خوبی
با ما مدارا میکنی مثل همیشه
شبهای جمعه کربلا همراه مادر
تو روضه برپا میکنی مثل همیشه

------------- 

شیعیان رسم تشیّع این نبود
باید این زنگار غفلت را زدود
شیعه ای؟ سنگین چرا گوشّت شده؟
عهد و پیمانت فراموشت شده
در ازل با او تو پیمان بسته ای
پس چرا پیمان خود بشکسته ای
شیعه مولای خودت را یاد کن
از غم هجران او فریاد کن
هیچ دانی حال مولا چون بّود
دیده اش گریان و قلبش خون بوّد
هیچ می دانی که قلبش خسته است
پشت او از بار غم بشکسته است

شیعیان! بس نیست غفلت هایمان!؟
غربت و تنهایی مولایمان
ما زخود مولای خود رانده ایم
از امام خویش غافل مانده ایم
گرچه از یُمن وجودش زنده ایم
قلب او را بارها سوزانده ایم
دست مهدی بسته از رفتار ماست
قفل زندانش همین کردار ماست
ما عبید و عبد دنیا گشته ایم
غافل از مهدی زهرا گشته ایم....
بی خبر از غصه مولا شدیم
جملگی سرگرم این دنیا شدیم
از دعا بهر فرج غافل شدیم
سخت مشغول ره باطل شدیم!
ای که داری ادعای بندگی
پاسخی داری به جز شرمندگی
غافلی از غربت مهدی اگر
گشته ای کوفی نداری خود خبر

غفلت از مولای خوبان تا به کی؟
این چنین مبهوت و حیران تا به کی؟
ای که از آل عبا دم می زنی
دم زمهدی پس چرا کم می زنی
مهدی زهرا حسینی دیگرست
آخرین معصوم نسل حیدر است
غیبت او کربلایی دیگر است
بهر شیعه ابتلایی دیگر است
کلّ عرض کربلا یعنی همین
خالی از حجت نمی ماند زمین!
شیعان « هل من معین » آید به گوش
بشنوید ای حق پرستان این سروش
کیست مهدی را کنون یاری کند
از امام خود طرفداری کند
کو بُریر و کو زهیر و کو حبیب
تا نماند مهدی زهرا غریب
کو ابوفاضل علمدار شهید
سیصد و اندی صحابی رشید
عون و جعفر، اهل ولا و درد، کیست؟
اندر این وادی غربت، مرد کیست؟
صبح عاشوراست، دین باور شوید
بر امام عصر خود، یاور شوید
اسب های رزمتان را زین کنید
کوچه های شهر را آذین کنید
می رسد از ره ولیّ کردگار
وارث حیدر، به دستش ذوالفقار

-------------------



:: موضوعات مرتبط: اشعار مهدوی و مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 821
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظار ظهور امام مهدی عج
ت :
.

ای آخرین توسل سبز دعای ما
آیا نمی رسد به حضورت صدای ما؟
شنبه دوباره شنبه دوباره سه نقطه چین
بی تو چه زود می گذرد هفته های ما
در این فراق تا که ببینی چه می کشیم
بگذار چشمهای خودت را به جای ما
موعود خانواده کی از راه می رسی
کی مستجاب می شود "آقا بیای ما" ؟
کی می شود بیایی واز پشت ابرها
خورشید های تازه بیاری برای ما
آقا اگر نیایی وبالی نیاوری
از دست میرود سفر کربلای ما



:: موضوعات مرتبط: اشعار مهدوی و مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: شعر علی اکبر لطیفیان ,
:: بازدید از این مطلب : 894
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظار ظهور امام مهدی عج
ت :
.

گفتم چرا قلبم دگر بر تار زلفت گير نيست
سر بر زمين افكند و گفت خود كرده را تدبير نيست
اشكي به زير مقدمش انداختم رحمي كند
گفتا كه اشك بي ورع در رتبه تاثير نيست
گفتم بيا در بند كش اين بنده فرار را
گفتا اگر عاشق شوي كاريت با زنجير نيست
گفتم كه ديگر گوييا افتاده ام از چشم تو
با غم نگاهم كرد وگفت مهدي زنوكر سير نيست

 

يك شب بيا ستاره بريزم به پای تو

ای آفتاب من همه چيزم فدای تو

يك شب بيا به ما برسد ای اذان صبح

از پشت بام مسجد كوفه صدای تو

ما مدتی است خانه تكانی نكرده ايم

شرمنده ايم در دل ما نيست جای تو

غير از همين دو قطره اشكی كه مانده بود

چيزی نداشتم كه بيارم براي تو 

از روزهای هفته سه شنبه برای من

شبهای پنجشنبه و جمعه برای تو

روزی به خاطر سفر جمكران من

روزی به خاطر سفر كربلای تو

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار مهدوی و مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 887
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظار ظهور امام مهدی عج
ت :
.

چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی
چه بغضها که در گلو رسوب شد نیامدی
خلیل آتشین سخن ، تبر به دوش بت شکن
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی
برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم نه
ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی
تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام
دوبار صبح ، ظهر نه غروب شد نیامدی...



:: موضوعات مرتبط: اشعار مهدوی و مذهبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 988
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظار ظهور امام مهدی عج
ت :
.

گاهي اگر با ماه صحبت كرده باشي

از ما اگر پيشش شكايت كرده باشي

گاهي اگر در چاه مانند پدر آه

اندوه مادر را حكايت كرده باشي

گاهي اگر زير درختان مدينه

بعد از زيارت استراحت كرده باشي

گاهي اگر بعد از وضو مكثي كني تا

آيينه يي را غرق حيرت كرده باشي

در سال هاي سال دوري و صبوري

چشم انتظاري را شفاعت كرده باشي

حتي اگر بي آن كه مشتاقان بدانند

گاهي نمازي را امامت كرده باشي

يا در لباس ناشناسي در شب قدر

از خود حديثي را روايت كرده باشي

يا در ميان كوچه هاي تنگ و خسته

نان و پنير و عشق قسمت كرده باشي

پس بوده يي و هستي و مي آيي از راه

تا حق دل ها را رعايت كرده باشي

پس مردمك هاي نگاه ما عقيم اند

تو حاضري بي آن كه غيبت كرده باشي!

 

در آسمان غزل عاشقانه بال زدم
به شوق دیدنتان پرسه در خیال زدم
در انزوای خودم با تو عالمی دارم
به لطف قول وغزل قید قیل و قال زدم
کتاب حافظم از دست من کلافه شدست
چقدر آمدنت را چقدر فال زدم
غرور کاذب مهتاب ناگزیر شکست
همان شبی که برایش تورا مثال زدم
غزال من غزلم، محو خط و خال تو شد
چه شاعرانه بدون خطا به خال زدم
به قدر یک مژه بر هم زدن تورا دیدم
تمام حرف دلم را در این مجال زدم



:: موضوعات مرتبط: اشعار مهدوی و مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: شوق دیدن ,
:: بازدید از این مطلب : 827
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظار ظهور امام مهدی عج
ت :
.

اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري
کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟
چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي
اي آنکه در حجابت درياي نور داري
من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟
برعکس چشمهايم چشمي صبور داري
از پرده ها برون شد، سوز نهاني ما
کوک است ساز دلها، کي ميل شور داري؟
در خواب ديده بودم، يک شب فروغ رويت
کي در سراي چشمم، قصد ظهور داري؟



:: موضوعات مرتبط: اشعار مهدوی و مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: قصد ظهور ,
:: بازدید از این مطلب : 867
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : انتظار ظهور امام مهدی عج
ت :
.
موضوعات
صفحات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
-------
پشتیبانی